Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش «مبلغ»-به نقل از ایکنا- همایون همتی؛ استاد دانشگاه تهران، شامگاه ۱۹ آذرماه در مراسم بزرگداشت خود که از سوی فرهنگسرای خانواده برگزار شد با تجلیل از دست‌اندرکاران برگزاری این مراسم، گفت: من توقعی ندارم و این مراسم را هم نشانه لطف خداوند و ذره‌پروری و عنایت دوستان می‌دانم.

در ادامه سخنان وی را می‌خوانیم؛

امیدوارم جوانان برومندی که حتی در روستاهای ایلام هستند به درجات عالیه علمی برسند زیرا گاهی انسان افرادی را می‌بیند که تحصیلاتی ندارند اما چنان ادیبانه سخن می‌گویند که انسان شیفته کلام آنان می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایلام استعدادهایی دارد که بنده کمترین آن‌ها هستم؛ اینها را دریابید و کمک کنید تا مشکلات زندگی آنها را از پا در نیاورد.

۳ غول الهیات مسیحی

پل تیلیخ یک شخصیت آلمانی است که در چند دانشگاه آلمان درس خوانده و درس داده است و یکی از سه غول الهیاتی پروتستان قرن بیستم به همراه بارت و ... است؛ اینها را در عصر سیطره نازی‌ها و هیتلر خیلی آزار دادند زیرا او و همه استادان دانشگاه‌ها و متولیان و مسئولان کلیسا را مجبور کرد که اعلامیه‌ای را امضا کنند و محتوای آن هم اعلام وفاداری به پیشوا بود. پل تبلیخ و بارت آن را امضا نکردند و ۴۸ ساعت به او فرصت دادند که خاک آلمان را برای همیشه ترک کند و این عسرتی است که اهل فرهنگ همیشه در حکومت‌ها دارند. کارل بات هم به سوئیس برگشت.

هر سه نفر هم نظام الهیاتی جدید و بی سابقه‌ای را درست کردند و اینها سه غول الهیاتی در قرن بیستم هستند؛ الهیات دیالکتیک برای بارت است، الهیات صلیب و اگزیستانسی هم برای پل تیلیخ، رودولف بولتمان است. پل تیلیخ معلومات گسترده‌ای در مورد تاریخ فلسفه و تاریخ هنر دارد. تمام نقاش‌ها در نسل‌ها و کشورهای مختلف را می‌شناسد و با آثار آنها آشنا است و خودش هم اهل موسیقی بود و کتابچه دین و موسیقی را هم نوشته است.

پل تیلیخ از کسانی است که کوشید تا دین را برای نسل تحصیل‌کرده معاصر و در پرتو فرهنگ معاصر بیان و مطالعه کند. وقتی به او گفتند باید آلمان را ترک کنی با دوستانش در نیویورک تماس گرفت و به نیویورک رفت و به هاروارد دعوت شد.

الهیات به پایان نرسیده است

گاهی افراد بی‌اطلاع و بی‌خبر درازدستی کرده و از تعابیری چون پایان الهیات سخن می‌گویند، حرف نادرستی می‌زنند زیرا هاروارد، دانشکده الهیات دارد و در سایر دانشگاه‌های آمریکا مانند شیکاگو، بوستون، کلمبیا و ... هم دپارتمان الهیات فعال است و نشریه تولید می‌کنند؛ چی به پایان رسیده است؟ شما به پایان رسیده‌اید که اطلاعاتتان محدود است.

در ۹۰ کشور حضور و سخنرانی و تدریس داشته‌ام و با نسل جوان اروپا از نزدیک گفت‌وگو کرده‌ام، دانشگاه ساپینزا در ایتالیا ۱۱۰هزار دانشجو دارد و وقتی به این دانشگاه رفتم یکی از استادان برجسته(خانم اسکارچیا) آنجا از من درخواست کرد که آن روز به جای او تصوف تدریس کنم. ایشان به من گفت که الان ما پروژه‌ای درباره آثار شهید صدر داریم. من این خاطره تدریس را فراموش نمی‌کنم که آنقدر دانشجویان زیاد بودند که در آن کلاس فقط جای ایستادان من و خانم اسکارچیا بود و حتی میز استاد را هم برداشتند بردند؛ فطرت‌های پاک را بنگرید. درباره اینکه برخی می‌گویند جوانان ما دین‌گریز و دین‌ستیز شده‌اند باید کار آماری شود؛ اگر حقیقت داشته باشد خیلی از آن به روحانیون عزیز و دانشگاهیان برمی‌گردد؛ ما چه سخن جذابی گفته‌ایم؛ مارکسیست‌ها پای سخنرانی شریعتی می‌رفتند، جذاب و زیبا سخن می‌گفت ولو سواد زیادی هم نداشت و سواد شهید مطهری و شهید بهشتی به مراتب از او بیشتر بود زیرا شریعتی فلسفه نخوانده بود ولی می‌دانست با جوانان چگونه سخن بگوید.

سخنان دل‌آزار و دین مناسکی صرف، پیرمردان و پیرزنان را هم جذب نمی‌کند،.جوان تفریح می‌خواهد. جوان دوست دارد شیک بپوشد و موسیقی گوش دهد و ما باید آنها را هدایت کنیم و بگذاریم جوانی کنند. دور شو دور شو تو نجس هستی در مرام ائمه(ع) نبود. اینها را نمی‌گویم که رای جمع کنم زیرا نه نماینده شدم و نه خواهم شد و چندین روحانی و نماینده مجلس و نظامی و انتظامی شاگردانم هستند و این ارزش دارد.

مناسک اولین مرحله تبلیغ دین نیست

ما به مناسک معتقد هستیم ولی در تبلیغ دین اول نباید مناسک بیاید بلکه ابتدا باید روح و دل را برباییم و بعد خود فرد نمازشب هم خواهد خواند؛ ابوذر وقتی برای آشنا شدن با پیامبر به حجاز رفت ابتدا به علی(ع) برخورد کرد و از ایشان خواست او را نزد پیامبر ببرد و وقتی ابوذر چشمش به پیامبر افتاد گفت من دیگر سؤالی ندارم و همانجا ایمان آورد.

در زمان خود ما عارف بزرگی ظهور کرد که برخی ناسپاسی می‌کنند؛ امام فقط یک رهبر حزبی نبود. برخی از گاندی و دالایی لاما سخن می‌گفتند که انگشت ششم امام هم نبودند، شعار نمی‌دهم؛ یکی از بزرگترین عارفان این عصر و از روح‌های قدسی این قرن ظهور کرد و قدر او را ندانستیم. افرادی در خارج کشور بودند که می‌گفتند ما با دیدن عکس امام دل‌هایمان ربوده شد و مسلمان شدیم حتی استادان دانشگاه این حرف را زدند زیرا اولیای خدا منیت ندارند و چیزی برای خودشان نمی‌خواهند.

برگردم به پل تیلیخ؛ او کسی است که کوشش کرد میراث مسیحیت را با فرهنگ مدرن آشتی بدهد و مانند شلایرماخر دینی را که مورد پسند صاحبنظران و تحصیل‌کردگان جدید است ارائه دهد. ماخر هم دنبال این بود. الهیات پل تیلیخ مبتنی بر روش همبستگی است یعنی کوشید برای مقولات و مفاهیم اصلی مسیحیت مصداق عینی خارجی بیاورد و در واقع گفت هر آموزه مسیحی پاسخ کدام سؤال فرهنگ و انسان معاصر مانند شکاکیت و ابهام است. او معتقد بود که بشر بعد از جنگ جهانی اول و دوم با خدا قهر کرده است که چرا در امورشان دخالت ندارد.

فریبکاری صهیونیست‌ها

در آلمان قبرستانی هست که سه هزار بلوک سیمانی دو سه متری در آن وجود دارد که حالت قبرهایی است که از زمین بالا آمده است ولی یک مرده درون آن نیست و خودشان می‌گویند که اینها را یهودیان برای عذاب وجدان ما درست کرده‌اند چون هر روز که آلمانی‌ها از آنجا عبور می‌کنند عذاب وجدان و شرم کنند که پدران ما یهودیان را کشته‌اند؛ فریبکاری را ببینید. فقط امروز در غزه نیست که کودکان و زنان بی گناه را می‌کشند و وحشی‌گری را به اوج رسانده‌اند بلکه همیشه فریبکاری داشته و دارند. اینها مشاهدات خودم است و ربطی هم به مسائل سیاسی و ... ندارد.

الهیات بعد از جنگ جهانی دوم شکوفا شد؛ از یک‌طرف نیچه گفت خدا در اذهان مردم مرده است و ما او را کشته‌ایم و دستان ما تا مرفق آلوده به خون است و برخی هم برچسب‌هایی به روشنفکران زدند و امروز هم برخی به روحانیون برچسب نادرست می‌زنند ولی امروز روحانیونی داریم که از خیلی از روشنفکران و دانشگاهیان ما روشنفکرتر و باسوادتر هستند و به چندین زبان مسلط هستند.

پل تیلیخ سخنش این بود که دین بد معرفی شد. الهیات باید طرحی نو دراندازد و به شکل جذاب معرفی شود. امروز ۶۰ سیستم الهیاتی مانند الهیات رهایی بخش و محیط زیست، فرهنگ، سیاهان، فمنیستی و ... وجود دارد و البته نمی‌گویم همه درست است.

آموزه‌های قرآن کریم و فرمایشات پیامبر و ائمه(ع) بر علم و تفکر تاکید دارند که مایه افتخار ما است ولی اگر چنین دینی الهیات فرهنگ نداشته باشد نشانه قصور ماست و آن وقت مسیحیت خرافه‎‌آلود و ورشکسته الهیات دارد و صدها مقاله و کتاب نوشته‌اند.

پل تیلیخ متوجه شد که سلسله پرسش‌هایی برای بشر همواره مطرح بوده که ماندگار است و فقط دین می‌تواند جواب دهد؛ به اینها پرسش‌های وجودی گفت؛ پرسش از منشا و غایت هستی، پرسش از معنای زندگی. خود فلاسفه علم می‌گویند که پرسش‌هایی است که فلسفه و علم جدید قادر نیستند جواب بدهند و فقط الهیات و دین باید جواب دهند و کارکرد دین در اینجا بی بدیل است؛ اینکه چرا باید اخلاقی باشیم؟

وضعیت‌های مرزی دینداری و بین‌دینی

پل تیلیخ وضعیت‌های مرزی را مطرح کرد یعنی انسان‌ها در شرایطی دچار ناکامی عشقی و ورشکستگی و یاس و فقر و ... می‌شوند و کم و زیاد همه انسان‌ها تجربه می‌کنند و در چنین شرایط مرزی، انسان یا ممکن است به دامن الحاد سقوط کند و یا پناه به دامان دین ببرد. برخی فرزندشان را که خیلی دوست داشته‌اند از دست می‌دهند بی‌دین می‌شوند یا ماشینشان تصادف کرده است یا در کنکور مردود شده است. این وضعیت‌ها، وضعیت‌هایی است که جوهره وجود انسان و خود واقعی آنان نشان داده می‌شود. اگر کسی دیندار واقعی باشد برای خدا تحمل می‌کند؛ مگر فرزند خردسال امام حسین(ع) را روی دستانش را تیر نزدند؟ مولا علی و مولا حسین هم مشقات را برای خدا تحمل کردند.

در مورد چنین وضعیت‌ها که برای همه رخ می‌دهد گفته‌اند نیازی به اثابت خدا ندارد و همه با وجودشان او را حس می‌کنند و حالا ببینید که قرن‌ها قبل امام صادق(ع) از این روش استفاده کرده است؛ فرد ملحدی خدمت ایشان رفت و گفت خدا را برای من ثابت کن و ایشان به فطرتشان ارجاع دادند و داستان کشتی و طوفانی‌شدن دریا را مطرح کردند.

پل تیلیخ معتقد است که انسان وجود محدودی دارد و با علم شهودی مستقیم رب اعلی و فقر و ناچیزی خود را می‌یابد و در این صورت نماز و طاعات و عبادات همه برای همین است. یا ایها الناس انتم الفقراء ... . یک موجود غنی حمید وجود دارد و بقیه همه فقیر هستند. لذا الهیات پل تیلیخ به شدت به عرفان اسلامی و حرف‌های ابن عربی نزدیک می‌شود.

کوتاهی در نظریه‌پردازی الهیات فرهنگ

ما هم الهیات فرهنگ داریم ولی کوتاهی کرده و آن را نظریه‌پردازی نکرده‌ایم و به نظر من از ضروریات جدی الان است. همانطور که رهبر فرزانه نهیب زدند فلسفه مضاف را تدوین کنید. به خدا سوگند مواد خامی که در اسلام برای الهیات فرهنگ وجود دارد در مسیحیت و کنفسیوس و بودیسم و هندوئیسم و ... نیست. این را به عنوان همایون همتی مسلمان شیعه نمی‌گویم بلکه به عنوان کسی که سال‌ها اهل علم و دنبال حقیقت بوده است می‌گویم. رئیس دانشگاه پکن از من قول گرفت و التماس کرد که در آنجا کلاس داشته باشم. او می‌گفت از این جمعیت زیاد چین فقط ۱۰۰ میلیون نفر کنفسیوسی هستند و بقیه از کمونیست بریده‌اند و چیزی جایگزین آن نشده است. عین این مطلب را در مسکو و از سوی کلیسای ارتدکس هم گفتند.

در هیچ دینی، تفکر عبادت آن هم افضل عبادات شمرده نشده است ولی قصور ما شبیه این سکوت مرگباری است که امروز کشورهای اسلامی در قبال غره دارند؛ شما تا دیروز نعره عربیت سر می‌دادید ولی امروز سکوت کرده‌اید؛ انسان صحنه‌هایی می‌بیند که سنگ را به صدا درمی‌آورد و نمی‌توان سکوت کرد.

بنابراین امروز باید الهیات فرهنگ را تدوین کنیم؛ چیزی که رهبر فرزانه انقلاب و امام جامعه بر آن تاکید دارند؛ من این سخنان را از روی گزاف نمی‌گویم، بنده از قبل انقلاب با اندیشه‌های ایشان به عنوان یک متفکر آشنا هستم و چند تا از آثار رهبری را به زبان آلمانی ترجمه و منتشر کردم. رساله صبر، رساله توحید و ... . الهیات یعنی جست و جو برای یافتن ردپاهای هنر، جست و جو برای یافتن خداوند و وجود قدسی؛ در هنرهای بشری و حتی در ملحدترین دوره‌ها خالی از این نوع تعلقات غایی نبوده است و بشر همیشه شوق داشته است به چنین موجودی برسد.

انسان نه با ثروت و نه رفاه و شهرت پر نمی‌شود؛ انسان خدا می‌خواهد؛ علامه حسن‌زاده آملی همیشه این تعبیر را می‌فرمود که انسان خدا را می‌خواهد منتهی عرضه آن مهم است؛ آیا خدا عبوس و جلادی است که می‌خواهد انسان‌ها را بسوزاند و بکشد یا خدای لطیف و بنده‌نواز و رئوف و رحمان و رحیم است.

بیشتر بخوانید: الهیات پسامدرن جنبشی برای نفی الهیات سنتی و متافیزیکی دانشگاه آکسفورد بهتر از ما به شبهات خداناباوران پاسخ میدهد! / پیشنهاد علامه جعفری به حوزه نجف برای تدریس فیزیک و اقتصاد برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1847426

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: مطالعات فرهنگی دانشگاه تهران الهیات فرهنگ وضعیت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۰۷۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای کار التماس نمی‌‌کنم

    اوهمچنین کارگردانی سریال آ‌ینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش می‌شد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوست‌ها و پاک‌باخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد می‌آورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید می‌کند که نقش اصلان را به‌عنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفت‌وگو وخاطره‌بازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولین‌بار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیم‌قرن ازفعالیت‌های هنری‌اش می‌گذرد و با کوله‌باری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیده‌های زیادی برای گفتن دارد.

این روزها چه می‌کنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی می‌کنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشته‌ام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم می‌بینم، کتاب می‌خوانم و شعر می‌نویسم. از آن آدم‌هایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد می‌بینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریم‌های فیلم بیرون می‌زند. 

شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کم‌کار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقش‌ها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندان‌گیر نبودند. نقش‌های شبیه به هم را بازی نمی‌کنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی ‌کارگردانان و تهیه‌کنندگان هم نقش‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که انسان تصور می‌کند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمی‌کنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمی‌کنم، چگونه می‌توانم بازی‌اش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمی‌شوند.

با توجه به این‌که سال‌هاست کار نمی‌کنید، امرار معاش‌تان از چه طریق می‌گذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت می‌کنم، در صورتی‌که دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمده‌ام.اگر طلب‌هایم دربازیگری‌ام را پرداخته بودند و پس‌انداز می‌کردم، الان میلیاردر بودم. 

در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافی‌شاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راه‌اندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآن‌قدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم. 

سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیت‌تان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار می‌کردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلم‌سازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیه‌کننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمی‌کنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه این‌که خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است. 

در کارنامه بازیگری‌تان نقش‌های متفاوت و ماندگاری دیده می‌شود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد می‌آورند. 
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقش‌های منفی استقبال کرده‌ام چراکه می‌دانم در این نقش‌ها چیزهایی نهفته است که بازیگر می‌تواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش می‌گردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقش‌های متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کرده‌ام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارک‌ها با مردم صحبت می‌کردم و ارتباط می‌گرفتم. دیالوگ‌های کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبت‌ها، لباس‌ها و حرکات‌شان تحقیق می‌کردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش می‌گذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت می‌گرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاه‌‌دار را داشتم مردم فکر می‌کردند واقعا نمایشگاه‌چی هستم. با تحقیقات این کار را انجام می‌دادم. 

همین اواخرشبکه آی‌فیلم درحال بازپخش سریال خانه به‌دوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخش‌های متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سی‌دی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقش‌ها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی می‌گوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه به‌دوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریال‌های قدیمی هم‌چنین وضعیتی داشتند. به‌نظرم در حال حاضر آی‌فیلم یکی از موفق‌ترین شبکه‌های تلویزیون است، چون سریال‌های قدیمی و خاطره‌انگیز را پخش می‌کند. البته من نقش‌های خوب زیاد داشته‌ام و فقط به اصلان محدود نمی‌شود اما مردم از اصلان خوش‌شان آمده و مرا با این کاراکتر می‌شناسند.

خودتان کدام نقش‌تان را بیشتر دوست دارید؟ 
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی می‌کردم که در سخنرانی کشته می‌شد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف می‌زدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین می‌کردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم. 

علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلم‌سازی‌تان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول می‌خواهد؛ باید تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمی‌دهم مغزم زنگ بزند. 

یکی از فیلم‌های‌تان پاک‌باخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت. 
پاک‌باخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاک‌باخته آشتی‌شان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبه‌روی هم بازی کردند. 
 
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کرده‌اید که در زمان خودش فوق‌‌العاده پرمخاطب بود. 
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق می‌شود ادامه‌دار می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و برعکس عمل می‌کنند. وقتی سریال آینه را می‌ساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمی‌دانند و به همین‌خاطر دوست ندارم با آنها کار کنم. 

یکی ازبازی‌های ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمی‌گردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کم‌کاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را می‌گذارند و از بیکاری ما می‌نویسند اما الان با قاطعیت می‌گویم که کسی نمی‌تواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمی‌خواهیم با هر شرایطی کار کنیم. 

در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف می‌کرد. 
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریال‌های کارآگاهی است که نسخه سینمایی‌اش هم ساخته شد. یکی ازبهترین با‌زی‌هایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.

میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح می‌دهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول می‌کنم. 

شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کرده‌اید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم می‌خواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی ‌هنرپیشه‌ها شانس می‌آورند و با کارگردانان بزرگ کار می‌کنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلم‌سازان بزرگ را داشته باشم. 

دیگر خبرها

  • جشنواره تدریس برتر ساختگاه معلمان قوی برای ایران قوی است
  • دانشگاه‌ها در اجرای برنامه‌ها سند دانشگاه اسلامی را ملاک قرار دهند
  • اجرای طرح تدریس با جهت‌گیری الهی برای هدایت دانشجویان
  • تأکید رئیس قوه قضائیه بر تدوین پیوست رسانه‌ای در آرا و تصمیمات قضائی
  • دانشگاه بنگاه اقتصادی نیست/ لزوم تولید دانش کاربردی برای تبدیل به سرمایه
  • تدوین بسته عملیاتی ساماندهی دانشگاه هنر
  • نامه رئیس دانشگاه میبد به رؤسای تعدادی از دانشگاه‌های آمریکا
  • درخواست رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها برای تدوین بسته عملیاتی ساماندهی دانشگاه هنر
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • اتمام طرح تحقیقاتی تهیه و تدوین نقشه راه صنعت استان کرمانشاه